ی گفت: سعی ما در دوران نخست وزیری مهندس موسوی قانون و آئین نامه احزاب مضاف بر مفاد مربوطه در قانون اساسی به تصویب رسید و قرار براین بود که گامهاي بلندی در این راستا برداشته شود و حتی حزب جمهوری را بعد از رحلت امام نگه داریم اما بزرگانی که خود سابقه حزبی داشتند به این قرار که تحزب جایگاه محکم تری در ایران پیدا کند، توجهی نکردند. منتجبنیا عدم توجه عملی به این موضوع را عاملی دانست که بعد از 35 سال همچنان باید از ضرورتهاي حزب در ایران صحبت شود. وی با اشاره به اینکه عدهای کار سیاسی میکنند اما نمیخواهند برچسب حزبی بودن به آنها زده شود افزود: ما باید تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم که آیا سیستم حزبی را که اکثر کشورهای پیشرفته آن را سرلوحه هدایت امورشان قرار دادهاند را بپذیریم، مشارکت فعال داشته و نسبت به سرنوشتمان حساس باشیم یا آن را رد کنیم، به زندگی خود برسیم نه حزب و تشکیلاتی باشد و نه حساسیتی نسبت به آینده که این شبیه به زمان قبل از انقلاب است که حکومت کار خود را میکرد و مردم عادی هم کار خود را.
وی گفت: آن زمان حقوق متقابل ملت و حکومت رعایت نمیشد و باید امروز این مسئله را در اذهان درج کنیم که فعالیت سیاسی یک حق است که نباید به صورت فردی انجام شود چون یک دست صدا ندارد. قائم مقام حزب اعتماد ملی با تاکید بر لزوم شفافیت رویکرد حاکمیت نسبت به مردم سالاری دینی پذیرش احزاب و به رسمیت شناختن آنها را نه در شعار بلکه در عمل اجتناب ناپذیر دانست و گفت: مشکل اصلی اربابان قدرت نشانه رفتن مشکلات و نواقصشان توسط احزاب است.
منتجبنیا ادامه داد:احزاب درکنار مطبوعات چشم، گوش و زبان ملت اندو دراین باره باید گفت که شتر سواری دلا دلا نمیشود. علما میگویند که التزام به شی التزام به لوازم شی نیز هست در این باره هم باید گفت نام سکندری را بردار یا رسم سکندری نگه دار؛ چنانچه به مردمسالاری دینی معتقدیم باید چشم و گوش و زبان و هوش این مردم را که همان احزاب و رسانهها هستند آزاد بگذاریم چرا که نمیتوان از آدمی که چشم و گوش و دهانش بسته است درخواست کرد که حرف بزند!
منتجبنیا، عدم شکل گیری تحزب در ایران را جدای از اربابان قدرت در نگاه حزبگریز مردم معرفی و تصریح کرد: ماهی یکبار جلسه گذاشتن و دور هم جمع شدن را حزب نخوانیم. این مقوله باید جزئی از زندگی ما باشد که بخشی از مهمترین اهدافش شناسایی، یارگیری، آموزش و تربیت مردم است به گونهای که فرد بعد از یک یا دوسال عضویتش احساس کند که از بعد معنوی، سیاسی، اجتماعي و تکامل یافته است.
این عضو موسس مجمع روحانیون مبارز در ادامه سخنان خود برنامهریزی کلان را از وظایفی دانست که یک حزب باید تحت عنوان "دولت در سایه" به عنوان آلترناتیو دولت مورد نقد خود باید بدان بپردازد و برای اداره حکومت برنامه داشته باشد. وی لازمه تحقق این امر را تربیت نیروهای جوانی عنوان کرد که حزب طی یک فرآیند آموزشی به عنوان نماینده، وزیر و... کاندیدای انتخابات میکند.
منتجب نیا ضمن انتقاد به عملکرد دولت در تحقق شعائر سیاسی خود عملکرد روحانی را در سیاست خارجه مثبت ارزیابی کرد اما گفت: نمیتوان شعار تبلیغاتی باز شدن فضا و رفع محدودیتها و انجام اصول قانون اساسی،حضور بیشتر مردم احزاب و رسانه هارا داد اما درعمل توجه چندانی نکرد. وی در این باره اظهار کرد: هشت سال به حاشیه رانده شدیم در این مدت با مردم به صورت غیر منصفانه ای برخورد شد، عدالت اقتضا میکند که ابتدا از نخبگان دستگیری شود و از دولت به ویژه وزیر کشور توقع ميرود که با جدیت بیشتری عمل و به برگزاری چند جلسه اکتفا نکند.
وی با انتقاد به رحمانی فضلی، وزیر کشور دولت روحانی افزود: قای رحمانی فضلی! لطفا شعارهاي آقاي روحاني را عملی کنید. نمیشود در صحبتهاي رئیسجمهور وعده و وعید داده شود که احزاب گشوده خواهند شد و فضای جامعه باز خواهد شد و... اما وزیر برخلاف گفته رئیس دولت عمل کند، این پارادوکس پذیرفته نیست.
این فعال سیاسی اصلاح طلب اصلاحات را یک تفکر و اندیشه مردمی، ریشه دار و مسبوق به یک سابقه تاریخی طولانی معرفی کرد که عناصری نظیر سیالیت، وسعت، مدنیت و فطرت در نهفته است. وی در ادامه ضمن انتقاد از مخالفین جریان فکری اصلاحات گفت: به آنهایی که میگفتند ما طی این هشت سال آخرین میخ را به تابوت اصلاحات کوبیدهایم گوشزد کردم که واقعیت انکار ناپذیر است و من حاضرم در درون خانههاي تان بررسی و ارزیابی و معلوم شود که دختران و پسران شما حقیقتا طرفدار تفکرات شمایند یا اصلاحات؟
وی افزود: با نگاهی به مجالس پنجم-ششم- هفتم و هشتم تا به امروز هرکجا جریان اصلاحات خوب عمل کرده است مردم رای بیشتری به آن داده اند همچنانکه در دور دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی رای بیشتری آورد. اکثر ضرباتی که اصلاح طلبان متحمل شدند از جانب خودشان بوده و اگر ما بتوانیم جریان شکل گرفته در کشور را حفظ کنیم فارغ از آسیبها در همه عرصهها حرف اول و آخر را اصلاح طلبان ميزنند.
وی در این باره ادامه داد: دوره یازدهم بر هر ذهن منصفی هویداست که مردم هوادار جریان اصلاحات چگونه به پای صندوقهاي رای رفته و روحانی را انتخاب کردند و در این انتخابات پیروز شدند. امام جماعت وقت مسجد صادقیه با تاکید بر عبرت گیری اصلاح طلبان از گذشته شان برضرورت ایجاد یک جریان فراحزبی تحت عنوان "جبهه واحد اصلاحات" سخن به میان آورده و افزود: این جبهه با تاکید برمشترکات و با تائید بزرگان این جریان شکل میگیرد تا زین پس به جای حضور حزبی با لیستهاي نامنطبق و غیر متمرکز تحت لوای یک جبهه در انتخابات حضور پیدا کنیم.
منتجبنیا درباره رهبری این جبهه گفت: هسته ای فرا حزبی که خط و مشی کلی را تعیین میکند و بیش از چهارنفر از بزرگان جریان اصلاحات که شمولیت و عمومیت دارند متولی این امر خواهند بود. این استاد دانشگاه شاهد نقش نظارتی و هدایتی این هسته را کلی دانسته و تصریح کرد: مسئله فرماندهی و فرمانبری نیست بلکه این مسئله در درون احزاب مورد بحث قرار میگرد و از پیشنهادات آنان در انتخاب این شورا استفاده میشود که این مسئله به واسطه کنفرانس نظرخواهی همایش در درون احزاب انجام و درنهایت به صورت یک منشور در میآید.
وی افزود: در شهرستانهایی این مسئله به وقوع پیوسته و آنان اعلام کردهاند که دیگر نمیخواهند بصورت انفرادی مسیر را ادامه دهند و در نهایت با این سیستم مشورتی و منسجم جبهه میتواند شاهدی در صحنه پیروزی در میدانهاي مختلف باشد. منتجبنیا در پایان اظهارات خود به خودزنی جریان اصلاحات در آینده خبر داد و اینکه اگر جبهه تشکیل نشود و ما مجددا انفرادي وارد عرصه شویم نیازی به رقیب نداشته از تائید صلاحیت هم مبرائیم چرا که خود یکدیگر را رد صلاحیت میکنیم.
نظرات شما عزیزان:
|